منظورشناسی که به بررسی کلام میان متکلم و مخاطب در جهت ایجاد انگیزۀ ارتباطی معین بین طرفین اشاره دارد، ازجمله مبانیای است که در علم زبانشناسی نوین دارای جایگاه ویژهای است. «اقناع» که فرایندی ارتباطیزبانی است، بر پایۀ هدفی مشخص و نقطۀ غایی هر گفتمان است. پیامبر2 در گفتمانهای خود، از برهانهای زبانی برای جذب مخاطب چنان استفاده کرده است که انسان باوجوداینکه گویندۀ آنها «بشر» است، به آسمانی بودن آن سخنان اذعان میکند. این پژوهش بر آن است تا با رویکرد کاربردشناسی و توصیفی، جنبههای برهان زبانی را در گفتمانهای رسول اکرم2 موردتحلیل و واکاوی قرار دهد. دستاورد تحقیق بیانگر آن است که «مقدمه»های برهانی خطبۀ پیامبر2 که حول محور دین جدید است، گوش مخاطبان را به شنیدن سخنان وی تیز مینمود و عقل و عاطفۀ آنان را تسخیر میکرد. وی با بازکردن فضای گفتوگو در گفتمانها، فضای حاکم بر آنها را که برهان یکطرفه بود، به برهان گفتوگویی کشاند. او با استفاده از «تکرار» که کاربستی ارتباطی اقناعی است، کلام خود را در ذهن مخاطب تثبیت میکرد.