تحلیل و بررسی آرایه متناقض‌نمایی در نهج البلاغه

نویسندگان

دانشگاه کاشان

چکیده

یکی از جذاب‌ترین مباحث زیبایی‌شناسیِ متن، بحث متناقض نماست. بهره‌گیری از شگرد متناقض‌نما از عالی‌ترین شیوه‌های آشنایی‌زدایی هنری به ‌شمار می‌رود که موجب دور شدن کلام از حالت عادی و برجسته سازی و اثرگذاری چشمگیر بر مخاطب می‌گردد. نهج‌البلاغه از جمله متونی است که شگرد متناقض‌نما در آن بسامدی قابل توجه و اثرگذار دارد. این متن علاوه بر بعد دینی، اهل ذوق و بلاغت را شیفته بیان و اسلوب خود کرده، و قابلیت آن را دارد که از این نظرگاه ادبی نیز مورد بررسی قرار گیرد. چنین استنباط می‌شود که هرگاه حضرت علی قصد روشنگری درباره دنیا و یا ایجاد معرفت الهی در مردم را داشته، از این فنّ بیانی بهره بیشتری برده‌ است. شاید بتوان یکی از علت‌های گزینش این گونه بیان، در موضوعات پیش‌گفته را دو بعدی بودن دنیا و عدم شناخت حضرت حق با حواس ظاهری دانست. نکته دیگر اینکه بیشتر متناقض‌نماها با قرار گرفتن در قالب تشبیه از پیچیدگی و ابهام نخستین خود، فاصله می‌گیرند و در پی آن، مخاطب به زیبایی بافت اولیه کلام پی می‌برد. پژوهش پیش روی، ضمن تقسیم‌بندی تازه از انواع متناقض‌نما، خطبه‌ها و نامه‌ها و حکمت‌های نهج‌البلاغه را از این چشم انداز، به بوته نقد و تطبیق می‌کشاند و موارد و مصادیق برجسته آن را رمزگشایی و تحلیل می‌کند.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

An Investigation of Paradoxicality as a Literary Technique in Nahj al-Balāgha

نویسندگان [English]

  • Seyyed Rezā Mirahmadi
  • Ali Najafi
  • Fātima Lotfi Mofrad
چکیده [English]

Paradoxicality appears to be one of the most interesting topics in aesthetics of written rhetoric. Employing paradox is assumed to be an outstanding approach to poetic defamiliarization which cause the statements to be unfamiliar, striking, and highly effective. With a noticeably high range of paradoxical utterances, Nahj al-Balāgha has attracted the attention of linguists and rhetoricians. Thus, It seems to have the potentials of being explored from literal point of view beside religious one. It is presumed that Imam Ali (PBUH) applied this rhetorical device when he meant to elucidate on the world or provide people with knowledge of God. The main reasons of this choice is likely to be bidimensionality of world as well as impossibility of recognition of God through external senses. Additionally, when taking the form of simile, paradoxical statements may become more obvious and simple to interpret. So, the audiences can discover the beauty of the primary context. In addition to presenting a new categorization of different paradoxicalities, the current study tries to probe and compare sermons, letters and narrations in Nahj al-Balāgha in terms of their paradoxical statement. The linguistically prominent instances of paradoxicalities in Nahj al-Balāgha are also attempted to decode and analyze.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Nahj al-Balāgha
  • Paradoxicality
  • Defamiliarization
  • Linguistic Prominance